نگی نگفتما...!

نگی نگفتما...!

اینجا شبها سوت وکوره

مهربونی توی دلها نمیمونه

زندگی پر از تلاطم توی روده

دیدن دور دنیا خیلی دوره

اینجا عاشق یعنی مرده

تو نگاها جون سپرده

اینجا زندگی همینه

نفرت تو دلا همیشگیه

اینجا خورشید بی فروغه

باز میگم محبت نمیمونه

اینجا سرزمین نوره

اما نور اینجا بریده

واسه حرفای دروغه

که دلا اینجا میمیره

واسه همینه که دل میگه

عاشق چشات نمیشه

باید دل چشاشو ببنده

وقتی چشمای مثل تو میبینه

آره دل اینجا میمیره

چون که عاشق تو بوده

دل میگه دوست نداره

ولی اینجوری نبوده

دل همیشه با تو بوده

حتی لحظه های رفته

دل من حرفاشو گفته

که یه وقت نگی نگفته

واسه چشمای تو بوده

هر چی رو که دل میگفته

دوست داره دل اسیره

بیتو نیستش دل میمیره

دل میگه دوست نداره

ولی تا آخرش با هاته

آره آره برات میمیره

به زبون میگه نمیره

اما عاشق تو بوده

ای صدای نشنفته