خیالگو

خیالگو

 

دیروز یه چشمای دیدم

نگاش برام غریب بود

اما حالت اون چشا

خیلی باتو شبیه بود

 

اینقده نگاش کردم

که طفلی ترسیدو رفت

آخه من غافل بودم

تو نبودی اون که رفت

 

این اولین خیانت

 نگاه به یه غریبه

ببخش آخه عزیزم

نگاش به تو شبیه

 

روز بعد همون روز

توی خیابون بودم

نمیدونم چی شد که

 اون به کنارم اومد

 

بوی تنش همون بود

 عطری که تو میزدی

عطر گل اقاقیا

 با یاسمن آبی

 

اینقده بوش کشیدم

که به خودش میلرزید

به خیالش من دیونم

تند رفت خیلی ترسید

 

این دومین خیانت

راه رفتن با غریبه

نکنه یه آشنای

منو دنبالش دیده

 

رفته بودم خیابون

واسه خرید عیدی

خدای من چی دیدم

موهای خیلی مشکی

 

دست کشیدم رو موهاش

تا که بهش رسیدم

بیچاره اون پس افتاد

چون دنبالش دویدم

 

                                 چیکار کنم عزیزم

هرکی یه خوبیتو داره

فقط توی که همرو

خدا بهت یکجا داده

 

از مهربونیو معرفت

تو از همه سرتری

حتی تو یه بی وفای

 تو از همه بیشتری

 

دیگه قسم خوردم

 پا نزارم خیابون

آخه به من میگن

دیونه خیالگو